گلبرگ پانزدهم
گلبرگ پانزدهم خدایاشکرت پسرم 15ماهه شد.تو15 ماهگی شما کم کم یه کلماتی رو به زبون میاوردی قربون زبون شیرین ودوست داشتنیت برم عزیزم.
تاجایی که من یادمه تااون موقع 20 تاکلمه رومیتونستی بگی خرگوش کوچولوی مامان.
کلمات شیرین
1.دد 2.ماما 3.آب یا آبی 4.لولو 5.اوف 6.اخ 7.توتو 8.دایی 9.آقو 10.بابا 11.دیدی 12.نی(نیست) 13.یف(رفت) 14.ده(بیرون)
15.ب ب(غذا) 16.یاعلی 17.اده(بده) 18.دید(ماشین.موتور.دوچرخه) 19.توپی 20.آبی آبی(حمام کردن) قربونت برم.
عکسای15ماهگی
ماشاء اللّه لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.
قربون پسر شیطون دوست داشتنی خودم برم شما آب بازی رو خیـــــــــــــــــلی دوست داری وهمیشه دلت میخواد تو آب باشی ویه چیز دیگه که خیلی دوست داری پتوی
خودت هس که تا نباشه خوابت نمیبره حتی اگر هواهم گرم باشه بازم باید پتو بندازی روت.
شیرین کاری وشیطنت های پسرم
آب بازی وحمام کردن:(آبی آبی)
شما فوق العاده آب بازی وحمام کردن رو دوست داری وهمیشه دلت میخواد تو آب باشی همیشه مامان بزرگت میگه بابایی هم مینطور بود وخیلی آب بازی دوست داشت
وشماهم به بابایی رفتی قربونت برم.وقتی آب میبینی کلی ذوق میکنی وصدامیزنی آبی آبی قربون زبون شیرینت برم عزیزم.
عکسای حمام کردنت عــــــــــــــــــزیـــــــــــــــــزم.
ماشاء اللّه لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.
اینم عکس بعدازحمام کردنت قربونت برم که اینقدر ناز خوابیدی گلم.
تاب بازی:(تاب تابی)
مامانبزرگ روی سیسمونی یه تاب هم برات گرفته بود ودوسه ماه پیش بود که به در ورودی اتاقت نصبش کردیم وقتی میشینی توی تاب کلی ذوق میکنی ودوست داری عزیزم.
عکسای تاب بازی فدات شم.
ماشاء اللّه لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.
غذاخوردن:(ب ب)
توی ماه6بودی که اولین غذای کمکی روشروع کرده اوایل بهت حریره سوپ وزرده تخمرغ میدادم بعدش که بزرگترشدی طبق چیزایی که توی کارت سلامتت نوشته بود
هردفعه یه چیزایی رو به سوپت اضافه میکردم یا چیزایی رو به عنوان میان وعده بهت میدادم تایکسالگی طبق کارت سلامتت پیش رفتیم ولی چندباریکه غذای سفره خودمونو
بهت داده بودم دیگه غذای جداگونه که برات میپختم نمیخوردی وغذای سفره رو میخواستی بعدش دیگه میگذاشتمت تو بغلمو غذای خودمونو سرسفره بهت میدادم ولی بعدش
دیگه خودت میخواستی قاشق رو بگیری وخودت بخوری وتا یه لقمه میخوردی میگفتی آبی وتموم غذاتو میریختی روی زمین الان هم همینجوری هستی وفقط خودت باید بخوری
وتموم غذاتو پهن میکنی.
اینم مدرک غذاخوردنت.
اینجاداشتی ماکارونی باماست وگوجه ونون میخوردی.نوش جان
ماشاء اللّه لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.
اینم ازآب خوردنت
تو تو:
توی خونه یه جفت مرغ عشق داریم که تو خیلی اونا رو دوست داری وتا ازخواب بیدارمیشی میگی توتویی.قربونت برم اگه باقفس مرغ عشقا تنهات بذارم فورا اب و دونشونو
خالی میکنی.
خوانندگی:
پسرعزیزم شما مثل اینکه به خوندن وخوانندگی علاقه زیادی داری وقتی کتاب یا برگ دفتری میبینی سریع برمیداری وباصدای بلندشروع میکنی به خوندن وازخودت صدا درمیاری
یا اگر تلویزیون یا آهنگ گوشی موبایل روشن باشه وتو تلویزیون اذان پخش بشه سریع همراه آهنگ شروع میکنی به صدا درآوردن قربونت برم که اینقدر باهوشی خرگوش
موچولوی مامانی.
بالارفتن ازپله:
تو خونه خودمون که خداروشکرپله نداریم ولی خونه بابابزرگ امیر سه جا پله داره دو جا توی حیاط ویکی توی اتاقها واای وقتی میریم اونجا وتو پله میبینی اصلا قابل کنترل
نیستی مدام میخوای از پله ها بالا پایین بشی اوایل برای بالا رفتن زیاد وارد نبودی ولی الان دیگه کاملا واردشدی وراحت میری بالا وبرمیگردی ولی من همیشه میترسم
که خدای نکرده از پله ها بیافتی وبلایی سرت بیادبه همین خاطرهمیشه پشت سرت میام یاجلوی پله توی اتاقها یکی پشتی میذارم که دیگه نتونی بری وبیای ای
شیطون بلا
شیطنت با گاز وتلویزیون:
خیلی داری شیطون میشی عزیزدل مامان توی آشپزخونه که باشی اگر شعله گاز روشن باشه سریع میری وخاموش میکنی اگرهم روشن نباشه فندک گاز رو مدام فشار میدی
ای شیطون.
وقتی میخوایم تلویزیون تماشا کنیم اگرشما باشی دیگه پشیمون میشیم از تماشای تلویزیون چون کنترل برمیداری ومدام خاموش وروشن میکنی اگرهم کنترل ازت بگیرم چون
دستت به جلوی تلویزیون میرسه دکمه های جلوی تلویزیون میزنی واذیت میکنی. خلاصه داستانی داره آشپزی وتلویزیون دیدن باشما شیطون.
عکسای شیطنت گل پسر.
ماشاء اللّه لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.
اینم طرز لباس پوشیدنت.حالا خودتون قضاوت کنید.
