گلبرگ سی وششم وپایان سه سالگی
قربون پسر ناز وخشگلم برم فدات بشه مامانی
36ماهگی شما مصادف شد با شروع بهار ونوروز وسال نو خداروشکر میکنم که سال 95 سومین نوروزی هست که تو درکنار ماهستی نفس مامانی قربونت برم
حدود 2 هفته مونده بود به عید که خونه تکونی رو شروع کردیم کار زیادی نداشتیم چون دوماه پیش که بابایی کربلا بود تموم خونه رو بهم ریخته بودیم وتمیز کردیم وفرشهارو شسته
بودیم.برای عید خریدهم کردیم لباس وکفش و... که تو کفشتو خیلی دوست داری قربونت برم مبارکت باشه.
لحظه تحویل سال ساعت 8 و12 ثانیه صبح روز اول فروردین روز شنبه بود.که سه تایی پای تلویزیون نشسته بودیم وبرای سلامتی وعاقبت بخیری همه دعاکردیم.بعدشم رفتیم
عیددیدنی خونه هردوتا پدربزرگهات بعد خونه مامانبزرگ مامانی خونه خاله مامانی خونه دایهای مامانی خونه عموسید علی و.... کلی عیدی بهت دادن وتوهم کلی ذوق کردی قربون
شکل ماهت بره مامانی.تو نوروز مسافرت نرفتیم 13 بدر رفتیم صحرا تو باغ پسته های پدربزرگ وبعدشم پارک که به تو کلی خوش گذشت اینقدر با بچه های عمو بازی کرده بودی که
خسته شده بودی وتو راه برگشت به خونه خوابت برد. .....عــیــدت مــبــارکـــت عـــزیـــز دلــــم.....
عکسهای 36 ماهگی نفس مامان وبابا: ماشاء اللّه لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.
عکسهای نوروز 95
اینم عکس شما وآقا ابوالفضل پسرخاله عزیزت تو روز عید که سال اولی هست که کنارماست خدایا بازم شکرت.
الهی خاله قربونت بره با این نگاهت عزیزدلم
واما عکسهای سیزده به در