یلدای۹۶
بازم اول زمستون وشب یلداشد
من شب یلدا وکنار خانواده بودن روخیلی دوست دارم.
شب یلدا مابه خونه دوتا پدربزرگهات میریم
من دوتاظرف ژله درست کرده بودم
اپل یکی روبردیم خونه پدربزرگ سیداحمد کنارهم خوردیم وخیلی هم دوست داشتن بعدشم رفتیم خونه پدربزرگ امیرکه قراربود همه اونجا جمع بشیم خاله فاطمه دوتاکیک پخته بودمنم ژله درست کرده بودم باهندونه وآجیل و....که مامان بزرگ داشت یه سفره خوشرنگ وبزرگ پهن کردیم وتامیتونستیم از خوراکی ها خوردیم وخوش گذروندیم.
اون شب بهمون خیلی خوش گذشت چون کنارخانواده گفتیم وخندیدیم وخوردیم
البته اصلش پدرومادر بودن که خدا سایه شونو ازسرمون کم نکنه.
عکسهاشو هم در ادامه میزارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی