آقامحمدهادیآقامحمدهادی11 سالگیت مبارک
کلبه عشقمونکلبه عشقمون، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

عزیزترین هدیه خداوند

خدایاشکرت نفسم 4 ساله شد

خدایا صدهزار مرتبه شکرت پسرم 4ساله شد خدایا اصلا باورم نمیشه اینقدر زود گذشت امسال هم برای تولدت یه جشن کوچیک گرفتیم با خاله ها ومامانبزرگ عکسهای تولد این زله ها هم کار مامانی هس ببخش اگه خوب نشده   ...
10 ارديبهشت 1396

تولد آروین دایی

سلام.پسر گلم یه خبرخوب دیگه خداروشکر  روز 9 عیدبود که بچه داییت هم به دنیا اومد صبح زود بود که زنگ زدن خونمون وگفتن که بدنیا اومد کلی ذوق کردیم الهی شکر دایی وزندایی استرالیا زندگی میکنن به همین خاطر هنوز نتونستیم آروین جونو از نزدیک ببینیم ولی داییت هرروز عکسشو برامون میفرسته قربونت برم عمه جون اینم عکس لحظه تولد . ماشاالله   ماشاالله آروین الان یکماه تموم داره که الان یه عکس ازیکماهگیش میذارم قربونت عمه جووووون. هزاااااااااااار ماشاالله   ...
10 ارديبهشت 1396

نوروز 95

خداروشکر یه سال جدید دیگه درکنارهم بودیم پسرم سال96 وچهارمین عیدی که شما درکنارماهستی عزیزدلم زیاد عکس نگرفتیم عیدی ولی یه عکس با لباسهای عیدت هست که میزارم این عکسم روز سوم عید با امیرعلی خاله گرفتین اینم ابوالفضل خاله وامیرعلی خاله قربونتون ماشالله یه عکس با چتر ...
10 ارديبهشت 1396

یه خبر خوب

سلام.عزیز دلم یه خبر خوب دارم برات تو اسفندماه95 پسرخالت یعنی امیرعلی دنیا اومد 11 روز از اسفندگذشته بود که امیرعلی خاله بدنیا اومد وقتیکه فهمیدیم همگی از شوق گریه کردیم خدایا شکرت اینم عکس لحظه تو لد امیرعلی جون امروز که دارم برات مینویسم دوماهش تموم شده قربونش برم اینم عکس دوماهگیش.الهی خاله قربونش بره ماشاالله ...
10 ارديبهشت 1396

یکدونه من ســه ســالــه شــد خــدایـــاشـــکــرت

ماشاءالله ماشاءالله پسرم سه ساله شد وای چقدر زود گذشت وقتی یاد لحظه زایمان میافتم میبینم مثل برق وباد   گذشت بازم خدایاشکرت که بخوبی وسلامتی سپری شد شیطون کوچولوی مامان. امسال هم برای تولدت یه جشن کوچیک وخودمونی گرفتیم مامانبزرگ وبابابزرگ که رفتن مشهد البته با مامانبزرگ  وبابابزرگ مامانی رفتن هر4نفر.انشاالله سالم وسلامت برگردن. امسال تصمیم گرفتم کیک تولدت رو خودم درست کنم با کمترین امکاناتی که داشتم یه کیک کوچیک درست کردم   تعداد مهمونا هم زیادنبود یه 15 نفری بودیم.خداروشکرهمه چیزخوب بود واین روز عزیز هم دور هم جمع بودیم وشادی کردیم. عکسهای تولد سه سالگی یکدونه مامان وبابا:   ماشاء اللّه ل...
21 فروردين 1395

گلبرگ سی وششم وپایان سه سالگی

قربون پسر ناز وخشگلم برم فدات بشه مامانی 36ماهگی شما مصادف شد با شروع بهار ونوروز وسال نو خداروشکر میکنم که سال 95 سومین نوروزی هست که تو درکنار ماهستی نفس مامانی قربونت برم حدود 2 هفته مونده بود به عید که خونه تکونی رو شروع کردیم کار زیادی نداشتیم چون دوماه پیش که بابایی کربلا بود تموم خونه رو بهم ریخته بودیم وتمیز کردیم وفرشهارو شسته بودیم.برای عید خریدهم کردیم لباس وکفش و... که تو کفشتو خیلی دوست داری قربونت برم مبارکت باشه. لحظه تحویل سال ساعت 8 و12 ثانیه صبح روز اول فروردین روز شنبه بود.که سه تایی پای تلویزیون نشسته بودیم وبرای سلامتی وعاقبت بخیری همه دعاکردیم.بعدشم رفتیم عیددیدنی خونه هردوتا پدربزرگهات بعد خونه مامانب...
17 فروردين 1395

گلبرگ سی وچهارم وسی پنجم

سلام.عزیز دل مامانی وگل پسرم. تقریبا اوایل بهمن ماه بود که وقتی رفتیم سه شنبه بازار سر کوچمون جوجه های رنگی آورده بودن برای فروش وتوهم وقتی دیدی گفتی که میخوام منم یه دونه سبز خوشگلشو برات گرفتم وقتی اومدیم خونه کلی باهاش بازی کردی وخییییییلی دوستش داشتی گذاشتیمش توی یه کارتون وبهش آب ودونه دادیم تاچندوقت همیشه کارت همین بود باهاش کلبی بازی میکردی وذوق میکردی قربئن مهربونیت برم پسرگلم. تانزدیک 20 روزفکرکنم نگهش داشتیم تا اینکه یکروز صبح که من از خواب بیدارشدم دیدم که مرده وکلی ناراحت شدم  تاقبل از این که تو از خواب بیداربشی رفتمو تو باغچه خاکش کردم که یه وقت تو نبینی ناراحت بشی قربون پسر دل  نازک ومهربونم برم...
17 فروردين 1395

گلبرگ سی وسوم

سلام غنچه مامان عزیز دلم: ماشاالله ماشاالله پسرم دوسال ونه ماهه شد خدایاشکــــــــرت. این روز هوا خیلی سرد شده وما خیلی کم میتونیم از خونه بیرون بریم ومجبوریم دوتایی تا برگشتن بابایی ازسرکار یه جوری خودمونو با تلویزیون وکامپیوتر واسباب بازیهات سرگرم  کنیم چون حوصله ات تو خونه زیاد سرمیرفت بابا برات یه سی دی بازی فکری مذهبی گرفت که تو خیلی دوستش داری چون با هرباربرنده شدن کلی تشویقت میکنن وجایزشم یه کارتون هس بعد عکس سی دی رو برات میگذارم گلم. یه روز صبح که هوا آفتابی بود به من گفتی بریم تو حیاط وتو باغچه با بیل کوچولویی که داری بازی کنیم منم گفتم باشه درحین بازی کردن یکدفعه گفتی که مامانی من فرقون کوچولو میخوام منم گ...
4 بهمن 1394

کـــلــیــپ:16 تا32 مــاهــگــی

سلام.عزیزدل مامانی بعداز اون کلیپی که از عکسهای زمان تولدت تا 15 ماهگیت درست کردم دوباره تصمیم گرفتم ازعکسهای 16 ماهگیت تا الان که32 ماهت شده یکی دیگه برات درست کنم که خداروشکر موفق شدم امیدوارم خوشت بیاد ووقتی بزرگ شدی یادگاری خوبی باشه برات عــــزیـــزم.   ...
14 دی 1394