گلبرگ سی ودوم
ماشاالله ماشاالله شما دوسال و8ماهه شدی گلکم اصلا باورم نمیشه اینقدر زودگذشت وتو داری سه ساله میشی عزیزکم. بعد از برگشت بابایی از سفرکربلا تا چند روز که خونمون شلوغ پلوغ بود برای دیدن بابایی میومدن ومیرفتن تو هم حسابی دلت برای بابا تنگ شده بود واین چندروز مرتب باهاش بازی میکردی وازش جدانمیشدی. چندروز از اومدن بابایی که گذشت تو یک سرمای بدی خوردی وتا به امروز 10 روزه که همین جوری گلوت چرک داره وسرفه میکنی شب یلدا بدجوری حالت بدبود اون شب رفتیم خونه هردوتا پدربزرگات توکه همین جور بی حال و مریض افتاده بودی به ماهم اصلا خوش نگذشت چون نگران تو بودیم که تب داشتی .خیلی ضعیف شدی وهمش بهونه میگیری منم چند روز پیش از تو واگیر کرد...
نویسنده :
مامان آقامحمدهادی
0:27